متن جالبی در ستایش شهاب حسینی ، در این متن اسم کار های شهاب حسینی آمده است .
“پلیس جوانی که در شوق پروازش مبتلای تب سرد شد، سوپراستاری که در مدار صفر درجه ی این سرزمین کهن همسفر پس از باران آناهیتا شد ، او شهاب حسینی است کسی که درباره الی پرسه در مه میزد ، او ساکن طبقه وسط دوران عاشقی در چهارشنبه ی جدایی نادر از سیمین است کسی که آشغال های دوست داشتنی را در حوض نقاشی کشید و در تعبیرخواب آفریقا همین یک ساعت پیش سوت پایان را در حوالی اتوبان زد ، طعم شیرین خیال را با هیس!دخترها فریاد نمیزنند مزه کرد تا جایی که پنج ستاره به شهرزاد گفت یکی میخاد باهات حرف بزنه ، او دلشکسته ی برف روی شیروانی داغ است گزارشگری که در تنهایی محیا نیلوفر ایستگاه بهشت در تنگنای بچه های ابدی بود ، شمعی در باد ، سایه های موازی فروشنده ی برادرم خسرو است .”